۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

نامه‮اي از تِرِز به هدايت

گربة کوچکِ ايراني من. تنها يک کارت کوچک2، زيرا در مرخصي هستم، در«اترتا» پيش مادرم، و خيلي گرفتار. من چند روز پيش از«پون تورسن» رد مي‮شدم، خيلي به نخستين ملاقاتمان فکر کردم – مادرم پير شده و کمي بيمار است، اين مرا ناراحت کرده. وقتي برگشتم به شما نامه خواهم نوشت، نزديکِ 15 ژوئن. من را محکوم به بي‮وفايي نکن، شايد تنبلي، و چرا اسم معشوقم را مي‮پرسي؟ ترجيح مي‮دهي که به شما جواب بدهم که چند تا دارم، چيزي که لازم است بگويم اين است که من از آن‮ها هيچ‮کدام را دوست ندارم. من به شما نامه‮اي مفصل، تا ده روز ديگر مي
‮نويسم. من شما را هميشه دوست دارم.
...................
پا نوشت:
1- ترز همدم صميمي هدايت در رنس، در زمان تحصيل هدايت در پاريس بوده است. پدر او در جنگ بين‮الملل اول در جبهة «مارينو» کشته شده بود و مادرش آرزو داشت دخترش با مرد دلخواه خود ازدواج کند و خوشبخت شود. متنِ نامة ترز به زبان فرانسه در کتاب « زندگي و آثار صادق هدايت » چاپ شده است.
2- معمولاً کارت پستال‮ها عکس مناظر زيبا يابنايي تاريخي است، ولي کارت ترز تمثالي از پيرمردي سپيدموي و«خنزرپنزري» است که بر کنار رودي نشسته است و به نقطعه‮اي نامعلوم مي‮نگرد.

برگرفته از کتاب نامه‮هاي صادق هدايت
گردآورنده محمد بهارلو
نشراوجا

هیچ نظری موجود نیست: